شهیدان خدا ما را ببخشید سفیران بلا ما را ببخشید
نمودیم ار جفا ما را ببخشید نشد دِین ار ادا ما را ببخشید
به حق مرتضی ما را ببخشید شما رفتید و ما ماندیم و غفلت
به دل داغ و به دیده اشک حسرت گذشتید از سر و جان بهر امّت
ندانستیم ما قدر شهادت کنیم از جان نوا ما را ببخشید
شما چون شمع ها گشتید خاموش قدح نوشان سر مستید و مدهوش
به میدان جوانمردی کفن پوش چه زود آن استقامت شد فراموش
ز ما سر زد خطا ما را ببخشید حیات بی شهادت زندگی نیست
بطالت شرط عشق و بندگی نیست علاج درد جز رزمندگی نیست
ملالی برتر از شرمندگی نیست شده خون قلب ما، ما را ببخشید
بگو علامه آید بر دیارم بخوان تفسیر المیزان یارم
که مست فیض آن والا تبارم ز سنگر خاطرات سجده دارم
به نور کبریا ما را ببخشید
به حق مرتضی ما را ببخشید